معنی چشمان سیاه

حل جدول

چشمان سیاه

فیلمی با بازی صبا کمالی

فیلمی با بازی ماه چهره خلیلی


چشمان

انظار

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

چشمان شاه

چشمان شاه. [چ َ / چ ِ ن ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کنایه از جاسوسان و کارآگاهان شاه. کنایه از افرادی که در زمان پادشاهی هخامنشیان و اشکانیان در اطراف مملکت پراکنده میشدند و هرگونه خبری را نهانی بشخص شاه گزارش میدادند: اشخاصی در تمام مملکت بودند که آنها را چشمان یا گوشهای شاه میخواندند و اخباری را که راجع بمنافع شاه یا سلامت او بود باو میرسانیدند. (تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2659).

فرهنگ عمید

سیاه چشم

آن‌که دارای چشمان سیاه باشد،

فرهنگ فارسی هوشیار

چشم سیاه

(صفت) آن کس که چشمان سیاه دارد سیاه چشم.

معادل ابجد

چشمان سیاه

470

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری